غرب در قبال رژیم ایران چه تصمیمی خواهد گرفت

امروز, چهارشنبه یازدهم آبان یک نشست ویژه به میزبانی آمریکا و آلبانی در شورای امنیت سازمان ملل در نیویورک برای بررسی سرکوب خیزش انقلابی ایرانیان انجام گردید. این نشست یک جلسه غیر رسمی بوده و هیچگونه قدرت اجرایی نداشته, حال چرا چنین جلسه ای را در این زمان برگزار کردند, دلایل مختلف میتواند داشته باشد, یکی از دلایل میتواند انتخابات میان دوره ای نمایندگان کنگره آمریکا باشد که هفته آینده برگزار میشود, و هم اکنون رقابت شدیدی بین احزاب دموکرات و جمهوری خواه وجود دارد, و حدود یک میلیون ایرانیان مقیم آمریکا می توانند سهم بزرگی در سرنوشت این انتخابات داشته باشند, و البته اگر ایرانیان از دولت آقای بایدن راضی باشند میتوانند نتیجه را به نفع حزب دمکرات تغییر دهند. جالب اینجاست که آقای رابرت مالی نماینده ویژه وزارت خارجه آمریکا هم که اخیرا  به خاطر کم اهمیت جلوه دادن جنبش ایرانیان مورد انتقادات بسیاری قرار گرفته بود تا آنجا که مجبور به عذرخواهی شد, نیز در این جلسه به عنوان ناظر بی طرف, پشت سر نماینده آمریکا در سازمان ملل حضور داشت, که میتواند نشانگر پوزش مجدد وی از ایرانیان و خرید اعتبار بیشتر برای حزب آقای بایدن به حساب آید.  

   

اما در این نشست, گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر جاوید رحمان, وکیل و حقوقدان شیرین عبادی, و همچنین نازنین بنیادی بازیگر و سفیر سازمان عفو بین الملل بریتانیا سخنرانی کردند. جاوید رحمان از سرکوب, بازداشت, و کشتار افراد در ایران توسط حکومت ملایان گزارش داد و خواستار تشکیل ساز و کار بین المللی برای تحقیقات مستقل درباره سرکوب نقض حقوق بشر در ایران شد, شیرین عبادی از حکومت های غربی بخصوص آمریکا خواست که از انعقاد هر قراردادی که به بقای رژیم کمک کند خودداری کنند, و نازنین بنیادی اظهار داشت که حکومت ایران اصلاح پذیر نیست, اشاره غیر مستقیم به تغییر رژیم.

در ادامه نشست, نمایندگان کشورهای عضو دائم و غیردائم شورای امنیت, غیر از چین و روسیه  اکثرا سرکوب در ایران را محکوم کردند. نماینده آمریکا در این نشست با اشاره به عضویت جمهوری اسلامی در کمیسیون مقام زن سازمان ملل متحد گفت که کشورش با همکاری سایر اعضای سازمان ملل اخراج نماینده حکومت ایران از این کمیسیون را پیگیری می‌کند. نمایندگان چین و روسیه تنها کشورهایی بودند که سرکوب معترضان در ایران را مورد انتقاد قرار ندادند. چین ادعا کرد که آنچه در ایران رخ میدهد ربطی به خارج ندارد و معتقد است که دولت ایران میتواند مسائل خودش را حل کند.نماینده روسیه پا را فراتر می گذارد و با لحن تندتری هدف جلسه را «یک حمله سیاسی به ایران» خواند. 

 مسلم است که چین و روسیه  باید از رژیم جمهوری اسلامی طرفداری کنند. چین, ایران را, برای سرمایه گذاری ۴۰۰ میلیارد دلاری خود در آن کشور, نیاز دارد, از طرف دیگر, از نفت ایران استفاده میکند, علاوه بر آن نسبت به دیالوگ حقوق بشر حساسیت دارد. روسیه اول به خاطر کمک رژیم ملایان در استفاده از شبکه های مالی برای دور زدن تحریم های اعمال شده از سوی غرب, و دوم به دلیل استفاده از پهپاد های رژیم در جنگ اوکراین, از آن حکومت حمایت میکند.  رژیم ایران و روسیه در گذشته ضمن داشتن روابط نزدیک دارای اختلاف هایی هم بوده اند, اما در حال حاضر روابط حکومت ملایان و دولت ولادیمیر پوتین خصلت راهبردی به خود گرفته چون روسیه بیش از گذشته به ایران نیاز دارد. حتی بعضی ناظران سیاسی عقیده دارند که چین, روسیه, و جمهوری اسلامی ایران, نه بر پایه ارزش های مشترک یا پیوندهای عمیق , بلکه به دلیل اشتراک منافع و تمایلشان برای به چالش کشیدن اقتدار واشنگتن, یک اتحاد را شکل داده اند. اکنون رژیم ملایان. همه تخم مرغ های خود را در یک سبد گذارده, و بر این  باور است که پس از حمله روسیه به اوکراین, توازن قوای بین المللی تغییر کرده است و پکن و مسکو به منظور تقویت ائتلاف شان, از گسترش برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران حمایت خواهند کرد.

چهل و چهار سال است که غرب به سرکردگی آمریکا با رژیم ملایان لاس میزند, مهم نیست که در آمریکا چه حزبی سر کار باشد, پرزیدنت کارتر که بنیانگذار مماشات با ملایان بود, در دوره پرزیدنت ریگان ماجرای ایران-کنترا و فروش اسلحه به ایران بود, پرزیدنت بوش پسر, ایران را در ردیف محور شرارت قرار داد, ولی در همان زمان امریکا بالاترین صادرات را به ایران داشت, دوره پرزیدنت اوباما هواپیما پر از پول به ایران فرستاده شد. در دوره پرزیدنت ترامپ, او همواره دم از این میزد که او تنها کسی است که میتواند با رژیم ایران کنار آید, او حتی حسن روحانی را یک مرد نازنین تعریف کرده بود.  در بیش از چهار دهه, امریکا هشت رئیس جمهور عوض کرد و همه آنها در دوره ریاست جمهوری خودشان شاهد سرکوب مردم ایران توسط رژیم جنایتکار بودند و آن را در ملاء عام لفظا محکوم می کردند و حتی به مردم ایران اعلام میکردند که اگر برای حقوق خود بایستند با آنها خواهند ایستاد, اما هر بار که مردم به خیابان ها می آمدند آنها را تنها گذاشتند, و در عین حال, پنهانی برای رژیم کمک های لجستیکی سرکوب شورش میفرستادند. این است که پیشینه امریکا و بطور مشابه اروپا در ارتباط با مردم ایران در این چهار دهه بسیار نومید کننده بوده است. 

  

اکنون که جهان غرب, جنبش ایرانیان را به رسمیت شناخته است, سیاست غرب در قبال رژیم ایران در سه قسمت مختلف تمرکز پیدا میکند, اول  شرکت رژیم در جنگ با اوکراین, دوم برنامه هسته ای, و سوم خواسته ملت ایران برای تغییر رژیم. اگر غرب هوشمندانه عمل کند و خواسته ایرانیان را برای تغییر رژیم  به رسمیت بشناسد و حمایت های لازم را در اختیار آنها قرار دهد, در صورت موفقیت ایرانیان در رسیدن به خواسته خود, غرب دیگر مشکلی با قسمت های اول و دوم پیدا نمیکند, چون وجود خارجی نخواهند داشت .

اما پیش بینی من اینست که چون غرب امتحان خود را بار ها  داده است, اینکار را نخواهد کرد بلکه برای قسمت اول, شرکت در جنگ اوکراین, رژیم را تحریم بیشتری میکند, در قسمت دوم, برنامه هسته ای, مذاکره  با رژیم را در پیش میگیرد! و قسمت سوم یعنی مسئله جنبش ایرانیان کماکان بعلت حمایت دول جهان از رژیم جنایتکار لاینحل باقی میماند, و سوژه ای میشود برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴, و پس از هشت دوره ریاست جمهوری آمریکا, در یک دوره سیاسی دیگر, مسئله ایران, نقل مجلس مناظرات سیاسی انتخابات آمریکا میگردد!  از هم کنون هم  شنیده می شود که نتانیاهو بار دیگر به احتمال قوی به عنوان نخست وزیر اسرائیل انتخاب میگردد و دوباره هیاهوی زیاد که به هیچ نتیجه ای نمیرسد آغاز میگردد! از قدیم گفته اند سگ زرد (اسرائیل) برادر شغال (امریکا) است!  امیدوارم که پیش بینی ام اشتباه در آید, و آمریکا پس از صد ها بار چوپان دروغگو بودن اینبار صادق باشد,  گذشت زمان نشان خواهد داد!

م. راستانی

 دوم نوامبر ۲۰۲۲