پریشان گویی های حجّت الاسلام کدیور
گام نخست و حداقلی و مقدور، جا انداختن قرائت دموکراتیک از همین قانون اساسی جمهوری اسلامی است. این رویکرد رهبران جنبش سبز، اصلاح طلبان و برخی مراجع تقلید نزدیک به جنبش است. گام دوم جمهوری اسلامی به روایت پیش نویس قانون اساسی است که در آن نشانی از ولایت فقیه نبود و اعضای شورای نگهبانش هم توسط نمایندگان مردم در مجلس انتخاب می شدند. گام سوم جمهوری دموکراتیک سکولار است.»
بی شرمانه زیستن
پانزدهم اسفند ۱۳۸۹
موج اعتصابات کارگری درایران
(جنوب غرب تهران) از رانندگان خودروهای عبوری درخواست می کردند که با به صدا در آوردن بوق اتومبیل های خود با آنها همراهی کنند و به گفته شاهدان، بسیاری از رانندگان به این درخواست عمل می کردند. منابع خبری روز دهم اسفند گزارش داده بودند که کارگران کارخانه کیان تایر، همزمان با تجمع های مخالفان دولت در اعتراض به بازداشت یا حصر میرحسین موسوی و مهدی کروبی، رهبران مخالفان، به تحصن دست زده بودند. همچنین به گزارش سحام نیوز این کارگران همراه خانواده هایشان مقابل کارخانه با دردست داشتن پلاکاردهایی در حاشیه آزادراه ایت الله سعیدی نشسته بودند و نیروهای یگان ویژه نیز در نزدیکی این تحصن حضور داشتند و تنها با محاصره کامل متحصنان از پیوستن مردم به آنها جلوگیری می کردند. این در حالی است که بهمن سال گذشته نیز کارگران این کارخانه دست به اعتصابی مشابه با همین خواسته ها زده بودند که منجر به دخالت مسئولان وزارت صنایع شد. در آن اعتصاب اگرچه حق به کارگران داده شد اما مسئولین کارخانه مدتی بعد، نه نفر از نمایندگان اعتصاب کنندگان را اخراج کردند. در سال 1387 مدیریت این کارخانه به ستاد حمایت از صنایع واگذاری شد و سید محسن هاشمی از سپاه به عنوان مدیر عامل این شرکت منصوب گردید. بنا بر گفته کارگران این کارخانه سید محسن هاشمی در دوران انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری، کارخانه کیان تایر را به ستاد تبلیغات احمدی نژاد تبدیل کرد و در همین زمان بود که 7 میلیارد تومان از شرکت های سایپا و ایران خودرو به عنوان پیش فروش لاستیک و در واقع جهت اداره کیان تایر دریافت کرد اما مدیریت وی در این کارخانه دوام نیاورد وپس از آن کامران، فاطمی سرشت و ابراهیمی مدیران این کارخانه شدند اما آنها نیز نتوانستند سامانی به این کارخانه بزرگ تولید لاستیک در ایران بدهند. بنا بر گزارش تابناک يكي از كارگران اين كارخانه گفته است: «حدودا از يك سال پيش، اين شركت با بحران مالي روبهرو شد كه پس از مراجعه كارگران به وزارتخانه های صنايع و كار، قرار شد که اين كارخانه به هيأت حمايت از صنايع واگذار شود تا به این وسیله، كارگران اين كارخانه به پرداخت حقوق معوقه خود اميدوار شوند.» وي افزوده: «ولی متأسفانه اين هيأت هم نتوانست از عهده مشكلات اين كارخانه برآيد و حدود يك ماه و نيم است كه حقوق كارگران به اضافه معوقات چهار ماهه آنها پرداخت نشده و ضمنا مدتي است كه مزاياي اين كارگران نیز قطع شده است، ولی در این وضعیت، مدیریت کارخانه تصمیم به استخدام بیست تا سی نیروی جدید انتظامات گرفته که با اوضاع اقتصادی این کارخانه سازگار نیست، برای همین، تعدادی از كارگران به وزارت صنايع مراجعه كردند و با يكي از معاونان این وزارتخانه ديداری داشتند که متأسفانه، نتوانستند نتيجه دلخواه را بگيرند.»
چرا رژیم جهل و جنون اسلامی درایران سرنگون نمیشود
آقای فرامرز فروزنده در مصاحبه امروزشان در تلویزیون اندیشه با «ننه فاطمه حقیقت جو» ، ایشان از فواید وجود رژیم جهل و جنون اسلامی برای ایرانیان سخن گفتند که امروزه اگر مشاهده میشود که کشورهایی چون مصر و تونس در مدت زمان کوتاهی سرنگون میشوند همانا بدلیل وابستگی آنها به غرب میباشد در حالیکه این سناریو در مورد رژیم اسلامی در ایران بخاطرعدم داشتن چنین وابستگی صدق نمیکند و میبینیم که رژیم بخاطر استقلالی که دارد همچنان پایدار مانده است. پاسخ من به این «ننه اسلامی» را در ذیل بخوانید.
. ولی در مورد اینکه چرا رژیم جهل و جنایت تا کنون سقوط نکرده است باید بگویم که این رژیم نوکر و پاپت قدرت های خارجی بوده که حدود ۳۲ سال است جاده را برای آنها جهت غارت کردن منابع طبیعی کشورمان صاف کرده است و به همین دلیل آنان همواره این رژیم را تحت همه نوع حمایت های خاص خود بخصوص حمایت استراتژیکی شان قرار داده اند و میدهند تا بتوانند به غارت های خود ادامه دهند، آنها حتی این خونخواران را در جنگ با جوانان آزادیخواه مان با انواع سلاح ها ی سرکوب و وسائل ضد شورش و جاسوسی مجهز کرده اند تا اطمینان حاصل کنند که جوانان دموکرات و سکولارایرانی سرکوب میگردند و ایران بدست قشرروشفکرملی گرا نمیافتد چون میدانند که اگر چنین شود نان کارتل های نفتی هم قطع میگردد. بالواقع جوانان ما معادلات سیاسی جهان غرب را بهم زده است چون برای منافع آنها یک نوع تهدید به حساب میایند. کشور های غربی با تمام ترفند های بکار گرفته شده کنترل مدیا، خرید خائنین ایرانی از ۱۸ تا ۸۰ سالگی ، مزدور پروری، برنامه ریزی های کوتاه و دراز مدت برای رژیم، تبلیغات سبز موسوی/کروبی، بکار گرفتن سازمان های حقوق بشری در اشاعه چنین پیغام ها، ایجاد برنامه های فرار مغز از کشور، وغیره جهت پدافند از رژیم جهل و جنون اسلامی، هنوز بر سر مساله ایران مانده اند. در حقیقت جوانان ما خواب را نه تنها از رژیم جنایتکار در ایران گرفته است بلکه خواب را بر جهان غرب را هم حرام کرده اند. جهان غرب غیر از در اختیار قرار دادن کمکهای ملموس به رژیم از آخرین استراتژی خود، خرید زمان برای سگهای زنجیری خودشان در ایران استفاده میکنند تا این کفتارهای اسلامی بتوانند در فراغت خاطر نسل جوانان ما را از پای در آورند، همان کاری که در عراق و افغانستان بکمک همین رژیم آدمکش انجام داده اند و میدهند و بدینگونه است که در مدت زمان ۳۲ سال کمر به نابودی و کشتار جوانان و ایرانیان آزادیخواه و میهن دوست مان بدست جلادان خودشان، رژیم اسلامی در ایران بسته اند تا ایران را از هر چه غیرت میهن پرستی و ملی گرایی است پاک کنند وضمن ایجاد یک رفرم در پیکر رژیم اسلامی ایران، سرزمین کوروش را تبدیل به سرزمین مشتی خرد باخته اسلامی مادریت بکنند (مسلمان آبدوغ خیاری، یعنی آنهایی که جرات باز کردن لای کتاب آسمانی شان را ندارند تا به محتوای ان پی ببرند، نماز نمیخوانند و اگر هم میخوانند معنی اش را نمیدانند چون اگر میدانستند دیگر ادامه به خواندن آن نمیکردند، …)، چرا برای آنکه اسلام مرز نمیشناسد و میهن پرستی را کفر میداند، خصوصیت ایدولوجیکی جامعه ای که برای کارتل های نفتی جهانخوارانگیزه ای میگردد که بخاطر بوجود آوردن آن در ممالک جهان سومی دست بهر جنایتی بزنند چون میدانند چنین گوهری چقدر میتواند برایشان ارزش داشته باشد گوهری که راه را برای غارت و چپاول بی مقاومت و به دردسر آنها از منافع ملی آن سرزمین باز نگهمیدارد.
مشکل نفت ودمکراسی
کشتی های جنگی ج. اسلامی با اشاره اسرائیل به حرکت در آمدند
نه درباره کوبا و امریکای لاتین، بلکه درباره ایران و آغاز جنک جهانی سوم از خاورمیانه – به جز آخرین مصاحبه اش که پیرامون لیبی حرف زده- بوده است. این اظهارنظرات را نباید ناشی از یک تفکر چریکی و بدبینی های یک رهبر چپ بازمانده از جنگ سرد شمرد. کوبا با وجود این که در بسیاری از زمینه ها عقب مانده است، در برخی از زمینه ها رشدهای جهشی داشته که با بقیه بخش های کشور همخوانی ندارد؛ ریشه کنی بیسوادی، سازمان های مردم نهاد، پزشکی –به خصوص در مورد چشم و ایدز- و البته سازمان های امنیتی. در آمریکا سیاستمداران بسیار اندکی بودند که از جناحی که در قتل کندی ها دست داشته اند، مطلع بوده باشند، اما سیا مطلع شده بود که سازمان اطلاعات کوبا از این ترور اطلاع داشته است! این مقدمه را خاطر نشان ساختم تا تصور قبلی تان را درباره اطلاعات امنیتی کوبا در ذهن تان بازسازی کنید. هشدارهای مداوم کاسترو که از کشیده شدن به سوی یک جنگ -آن هم از نوع هسته ای- در خاورمیانه به افکار عمومی اطلاع داده و سیاستمداران را از آن برحذر می داشت، بر اساس اطلاعاتی بود که از توان نظامی هر دو طرف درگیری –ایران و غرب- داشت و حتی سلاح هایی که چه بسا غربی ها از وجودشان خبر ندارند. او گفته بود که جرقه جنگ می تواند در حین بازرسی کشتی ها در خلیج فارس زده شود و سپس دیگر هیچ کس نتواند آن را خاموش کند. پیش بینی کاسترو از نحوه شروع جنگ نیز مبتنی بر نحوه آغاز برخی از جنگ های گذشته درست بود. اما اگر جنگی در خلیج فارس شروع بشود، هم می تواند تنگه هرمز و انتقال نفت و انرژی از این کانال به غرب و جهان را به خطر بیاندازد، به طوری که تنها شوک آن در ساعت های اولیه، قیمت نفت را به شکلی انفجاری بالا می برد و هم نمی تواند افکار عمومی جهانیان را برای بسیج در جنگ علیه ایران متقاعد سازد؛ چون درگیری در سواحل ایران و آب های بین المللی آن منطقه روی داده و بیشتر کشورهای غربی و زیردریایی های اسرائیل به عنوان متجاوز شناخته می شوند تا ایران. پس راهکار کاری تر از طریق نقشه ای است که یک درگیری کوچک در آن منطقه را بتوان به عنوان دفاع اسرائیل از کیان خود در مقابل ایرانی نشان داد که متجاوز به نظر رسد؛ پاسخ روشن است: درگیری در مدیترانه که مایل ها از سواحل ایران دور است و همین حضور ایران در آن منطقه، خود وزنه ای برای متمایل ساختن بیشتر سیاستمداران غربی نسبت به هشدارهای اسرائیل مبنی بر جدی بودن تهدیدات ایران است، چه رسد شروع جنگ. درست است، حرکت ناوچه های ایرانی در مدیترانه با چراغ سبز اسرائیل به آمریکا –و آمریکا به مصر- برای عبور کشتی های جنگی ایرانی در همین راستا و کاملاً در برنامه یکی از سناریوی های طراحی شده موساد است. به همین سبب بود که اسرائیل با وجود هشدارهای رسانه ای، هیچ اقدامی برای حمله به آن ناوچه ها نکرد. کشوری که نسبت به عبور کشتی های صلح که غیرجنگی اند و تنها مواد غذایی و مصالح و غیره برای غیرنظامیان حمل می کردند، مورد حمله اسرائیل قرار می گیرند، اما به ناوچه های جنگی ایران اجازه داده می شود تا بدون مشکل عبور کنند و در جوار اسرائیل مستقر شوند!! اگر کسی تصور می کند، اسرائیل توان حمله به ناوچه های ایرانی را نداشته است، بی شک آن شخص نظامی نیست. چون این مدل از ناوچه ایرانی حتی در جنگ با ناوچه های عراقی اوزا –که از روسیه خریداری شده بود- ناتوان بودند و برد راکت های شان بسیار کم است و اساساً امروزه پیشرفته ترین ناوشکن های آمریکایی نیز به تنهایی کاری از دست شان ساخته نیست و آن ها هرگز منفرد به جنگ فرستاده نمی شوند، بلکه گروهی از آن ها که با ناوهای هواپیمابر و زیردریایی های پیشرفته و انواعی از سلاح های جنگ های الکترونیک، ضد الکترونیک و بمب های هوشمند و لیزری هوایی، دریایی و زیرسطحی هدایت می شوند، همدیگر را تکمیل می کنند، از این روی ناوچه های ایرانی برای اسرائیل همچون یک سیبل بودند که به راحتی از راه دور هدف قرار می گرفتند و تنها با یک موشک غرق می شدند؛ به طوری که حتی نفهمند از کجا مورد اصابت قرار گرفته اند. پس موساد کاملاً حساب شده آن ها را به جایی منتقل ساخت که در یک سناریوی جنگی که آغازگر جنگ طرف ایرانی شناخته شود، نیاز است. اگر این پرسش در ذهن تان شکل گرفته که ناوچه های ایرانی می توانند آغازگر جنگ نباشند و اختیار پرسنل دست خودشان است، باید توصیه کنم که به نحوه شروع برخی از جنگ ها در قرن بیستم نظری بیاندازید. امروزه در آمریکا بر سر نحوه ورود آمریکا به جنگ ویتنام هنوز اختلاف نظر وجود دارد؛ در حالی که بسیاری معتقدند که آن با حمله ویتنام شمالی به یک ناو امریکایی آغاز شد، برخی بر این باورند که آمریکا، خود به کشتی اش حمله کرده و آن را به گردن ویتتام انداخته است!؟ حضور ناو آمریکایی در آنجا برای آغاز جنگ تنها با یک خبر کافی بود، همان گونه که حضور ناوچه های ایرانی در دریای مدیترانه کافی است. اما موساد چگونه این خواسته اش را عملی ساخت؟ موساد با برنامه ریزی های بلندمدت در سازمان های امنیتی کشورهایی که برایش خطر شناخته می شوند، نفوذ می کند و برنامه های پیچیده خود را در قالب چند طرح که پوششی اند، برای آن استراتژی ای که اسرائیل در پی آن است، در اتاق های فکر سازمان های امنیتی کشورهای هدف تزریق می کند. البته این طرح ها از قدرت انعطاف بسیاری برخوردارند و اگر بنا به هر دلیلی توسط سایستمداران بازی خورده، رد شوند، به شکلی دیگر و با عنوانی دیگر دوباره طرح می شوند و معمولاً تأییدهایی که از سیاستمداران می گیرند، آنقدر کلی است که می توانند بدون مشکل طرح های عملی و اجرایی موردنظرشان را روی آن سوار کنند. این کار در کشورهایی که مقامات و سایستمداران شان با چند شعار ایدئولوژیک و ژست های انقلابی فریب می خورند، مثل آب خوردن است؛ واژگانی چون «استراتژی تهاجمی» و «نفوذ در موساد» و امثال آن ها کافی است تا ناوچه های ایرانی به همان جایی بروند که در یک سناریوی اسرائیلی می باید بروند.
حکومت سراپا توهم و خرافه، برخورد انسانی نمی فهمد
نظری به اندیشه های مصدق به مناسبت سالروز درگذشت او
قیام هائی که عموما آزادی ، استقلال وعدالت یعنی همان اهداف مصدق را طلب میکنند . جبهه ملی ایران به عنوان خانه سیاسی مصدق و انعکاس دهنده افکار واندیشه های آن بزرگ مرد به هموطنان عزیز وسایر ملل به پا خاسته منطقه تاکید مینماید که جز مطالبه آزادی واستقلال و عدالت اجتماعی راه درست دیگری پیش روی ما نیست . از نظر جبهه ملی ایران رعایت آزادی های اساسی مانند آزادی احزاب ،آزادی اجتماعات ،آزادی مطبوعات وآزادی انتخابات و داشتن استقلال که به معنی حفظ وصیانت از منافع ملی درمقابل منافع دیگران است و برقراری عدالت اجتماعی و توزیع عادلانه ثروت وجدائی دین از حکومت واستقرار حاکمیت ملی مبتنی بر آراء مردم درنظام جمهوری محورهای اصلی برای تامین رفاه و سعادت ملت ایران میباشد
خانه دكتر محمد مصدق در احمدآباد
Hamidiyan – خانه دكتر محمد مصدق در احمدآباد – آهنگ: طهمورث پورناظري صدا: فرشاد جمالي
کنگره ای که جانشين مجلس مؤسسان نمی شود
يعنی ممکن است دريابيم که «جا»ی طرح خيلی از اختلاف ها، يا «زمان» طرح شان، می تواند «اکنون و اينجا» نباشد و، لذا، عدم توجه به اين «نابهنگامی و بی وقتی» می تواند ما را در گير جدل هائی کند که اساساً نمی توانند در «اکنون و اينجا» حل و فصل شوند يا جنبهء عملی پيدا کنند.
خارج کشور، پايگاه اصلی سکولارها است
نوري علا: تدارک بيني براي يک کنگرهء ملي
اطلاعات سپاه: آمریکا میخواهد سال آینده در ایران کودتای مخملی کند
» گفته می شود که از مهرماه سال پیش، با ارتقای معاونت اطلاعات سپاه پاسداران به سازمان اطلاعات و انتصاب حسین طائب، فرمانده سابق بسیج به ریاست آن، بخش مهمی از فعالیتهایی که سابقا در حیطه وزارت اطلاعات ایران بودند به این تشکیلات جدید واگذار شده است. بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته در ایران، وزارت اطلاعات این کشور از سوی تعدادی از مسئولان حکومتی و از جمله محمود احمدینژاد به ناتوانی در ایفای وظایف خود در جلوگیری و مقابله با اعتراضات مخالفان متهم شد و علاوه بر وزیر، شش معاون این وزارتخانه نیز به تدریج عوض شدند.