پيروزي ازآن كساني است كه در برابر دژخيم ايستادگي ميكنند! روز اول اسفند ، سقوط ديكتاتوري را به عيان ديديم
. نمونه ي اين واقعيت بيانيهي جمعي از پرسنل سپاه (رسول) ميباشد . آنها طي اطلاعيه اي نظام حاكم را نفي كرده و از آن فاصله گرفته اند، زيرا همانطور كه در بيانيه شان قيد كرده اند ، از گذشتگان و از ساير ديكتاتوري ها عبرت گرفته اند! اينبار شاهد بوديم كه ماشين هاي آبپاش، گازهاي فلفل و تهوع آور و گلوله هاي پلاستيكي و غير پلاستيكي و… هيچكدام نتوانست دواي سرنگوني و تزلزل نظام پابگور باشد ، ما ايستاديم و مقاومت كرديم. ما شاهد خشم زنان و مرداني بوديم كه به ديكتاتوري فاشيستي ”نـــــــــــه” گفتند و براي مقابله با سركوبي افسارگسيخته ي حاكمان زر و زور و تزوير، تجمعات خود را شجاعانه و هوشيارانه در دستجات چند صد نفره شكل ميدادند و به مجرد حمله مزدوران متفرق شده و دوباره در محل ديگر جمع ميشدند و شعار ميدادند …در مواردي كه مزدوران به سمت مردم حمله ور ميشدند ، جوانان نيز از خود دفاع كرده و به سمت آنها تهاجم ميكردند ، همين باعث رعب و وحشت سانديس خورها و نيروهاي سركوبگر ميشد و ترسان و مفتضح عقب نشيني ميكردند. حركتهاي اعتراضي و تجمعات با وجود نيروهاي سركوبگر كه سراپا مسلح بودند تا پاسي از شب ادامه داشت ، در حالي كه در تهران باران مي باريد، ولي نه سرماي هوا و نه حملات مزدوران وحشي خامنه اي هيچكدام عزم جوانان را سست نكرد ، ما تصميم گرفته ايم كه نظام ظالم را نابود كنيم و اين با اراده و غيرت تك تك ما ميسر خواهد شد. ويژگي اين تظاهرات اين بود كه به رغم ا ينهمه وحشي گري از جانب سگان هار خامنه اي ، ايستادگي جوانان و ساير هموطنان طوري بود كه هر بيننده اي احساس افتخار و سرفرازي ميكرد و گويي كه همه زنان و مردان سر ترس را به سنگ كوبيده بودند. يك بار ديگر به اين واقعيت پي برديم كه بر خلاف سخنان برخي از دوستان صادق و يا دشمنان ناصادق ، ملت ايران نه ترسو هستند، نه ناآگاه و نه به فكر منافع خود و پي برديم كه ما دانشجويان و روشنفكران جامعه ، بايد كليد اين تجمعات را پر قدرتتر از قبل ميزديم. چرا كه اگر ما برخيزيم ملت ايران هم در حمايت از ما برخواهد خاست. آري بذر مقاومت و ايستادگي كاشته شده است . اکنون برآنیم که این آتش ادامه و استمرار و گسترش یابد و نه تنها خاموش نشود ، بلكه گدازان تر گردد. هدف ما در گام اول درهم شکستن زنجیرها و پرواز از قفس ولايت فقيه است. اين یک آزمایش تاریخی، براي ملت ايران و نسل سوم خواهد بود. شرايط منطقه اي ، داخلي ، بين المللي كاملا مهيا است و ما ميتوانيم با ضربات قاطع و مستمر به پيروزي برسيم. در هر تجمعي بايد زمان بعدي را نيز اعلام كنيم، قرار بعدي ما سوم و پنجم اسفند خواهد بود. بايد ضربات مستمر و قاطع باشد تا پايه هاي لرزان نظام مفلوك هر چه زودتر فرو ريزد. زيرا كه تابوي ولايت درهم شكسته ، اعدامهاي افسارگسيخته ي زندانيان سياسي بي نتيجه مانده و از قضا باعث خروش بيشتر مردم بجان آمده شده است و خون جوشان شهداي زنداني سياسي كه در ماه بهمن به دار آويخته شدند ، به گل نشسته . وضعيت نظام به قدري متزلزل شده كه حتي نميتواند اعلام كند كه به قول خودش 2 نفر از فتنه گران و شورشگران را در تظاهرات اعتراضي 25 بهمن به قتل رسانده است. به همين دليل اعلام ميكند كه مجاهدين آنها را كشته اند و شهيد ما (صانع ژاله ) را بسيجي مي نامند!! تا بدين ترتيب شايد از خشم ملت به جان آمده و فشارهاي جامعه بين المللي در امان بمانند. البته اين دروغ بزرگ ، قبل از آنكه حاصل ريا و تزويري كه ويژگي نظام ديكتاتوري مذهبيست ، باشد ، به علت ترس و وحشت او از جامعه بين المللي و مردم ايران است. پس بايد شرايط را بر ديكتاتور سختتر و تنگ تر كنيم، اين مقدور نيست بجز آنكه حركتهاي اعتراضي را شدت ببخشيم، بايد مزدوران و دولت غاصب را خسته و فرسوده كرد تا بتوان ضربه كاري و نهايي را بر پيكر فرتوت ديكتاتور فرود آورد و اين مقدور نيست بجز تجمعات و اعتراضات پي در پي. به همين دليل روز سوم و چهارم اسفند درساعت 3 بعد از ظهر در همين مكانها به خيابانها ميآييم و باز هم فرياد آزادي سر خواهيم داد . در اين روز در حمايت از زندانيان سياسي و براي رهايي خواهران و برادرانمان از چنگال دژخيم دست به اعتراض خواهيم زد . قرار بعدي روز سوم و چهارم اسفند ساعت 3 بعد از ظهر